هنوز که کارتان را فتوشاپ شروع نشده باید یک چیزهایی را بدانید تا بتوانید از نرمافزار به نحو درست سردربیاورید و کارتان را پیش ببرید. پی در این فصل اول دیدن را شرح دادهام. فکر نکنید که دیدن چیز پیشپا افتادهای است. رنگ و روشنایی و چیزهایی از این نوع که با دیدن مرتبط هستند، زیاد هم به خوبی شناخته نشدهاند و در مراتب بالای علم و فلسفه بر سر مفاهیم آنها و نحوه عملکردشان دعواهای اساسی همراه با بدوبیراه و فحش هست. اما من با توضیح کوتاهی درباره دیدن و سپس این که تصویر و عکس چیست؟ کار را پیگرفتهام و رساندهام به تعریف مفهوم دقت تصویر یا Resolution.
اگر تکلیفتان را به دقت تصویر در همین جا روشن نکنید درکار با نرمافزار فتوشاپ و کلا نرمافزارهای دیگه و حتی در عکاسی گیر خواهید کرد. بخصوص این که دقت تصویر با بزرگی و کوچکی آجرهای تشکیل دهندهی آن که به پیکسل معروفه، ربط تنگاتنگی داره که باید موضوعش برایتان کاملا جا بیفته!
بعد میرسیم به تعریف رنگ در تحت عنوان رنگ چیست؟ در این عنوان و عنوان بعدی یعنی روشنایی چیست؟ مفهوم و تعریف رنگ و روشنایی از نظر بینایی و چشم توضیح داده است. چشم آدمیزاد موجود بسیار عجیبیه که رنگهای بسیار متفاوت و درجات روشنایی بسیار گوناگون را درک میکند اما وقتی بخواهیم همین رنگ و روشنایی را روی تصویر دیجیتال و تصویر چاپی توصیف کنیم مجبوریم درجات بسیار زیاد و گوناگون آن را کاهش دهیم طوری که در این دو مورد منظور ما را برآورده کند. این موضوع تحت عنوان درجات مختلف روشنایی یا عمق رنگ با کمک مثالهای تصویری شرح داده شده است که با درک این بخش دیگه متوجه میشوید که چرا و چی میشه که برخی تصاویر چاپی یا دیجیتالی جزئیات بیشتر و برخی جزئیات کمتری دارند.
پس از آن میرویم سراغ این که رنگ را کجا بیاوریم؟ اینجاست که شاهکار دوست گرامیمان جناب آقای نیوتن گرامی را برایتان شرح میدهم که چگونه از نور خورشید توانست طیف کامل رنگها را به دست بیاورد. اما فقط نباید به این موضوع بسنده کرد چون که باید نحوهی توصیف رنگ را جوری برای همه مردم یکسان کرد که هر کسی بتوانید نشانی رنگ خاصی را به شکل صحیح و علمی به دیگری بدهد و رنگ را از روی توصیفهای او بسازد و در بیاورد. در اینجا باید مطلب تحت عنوان استاندارد کردن توصیف رنگ را به خوبی مطالعه و درک کنید که البته با کمی ور رفتن به آن متوجه میشوید که آسان هم هست.
بعد به تعریفهای بسیار مهم مرتبط با رنگ به نام Hue (مایهرنگ)، Saturation (درجه خلوص) و Brightness (روشنایی) میرسیم. با خیال راحت به شما عرض میکنم که بسیار از کسانی که عمری را در این صنعت گذراندهاند این تعریفها را نمیدانند و همیشه در کار تنظیم رنگ و روشنایی به همین دلیل کمیتشان میلنگد. کُمِیت که البته نباید با کَمیت اشتباه گرفت عبارت است از اسب قرمز با دم سیاه، بنابراین کسانی که تنظیم رنگ و روشنایی را بلد نباشند اسب قرمز دمسیاهشان چلاق میشود و لنگ میزند. البته اگر اسبشان رنگ دیگهای داشته باشه یا مثلا دم اسبه یه کم روشنتر باشه، موضوع قطعا فرق فوکوله! … مثل این که از بحث خارج شدیم ها… پس برگردیم ببینیم بقیه فصل چیمیگه! بعد از این که تعریف H , S , B را یاد گرفتید میریم سراغ مدل HSB که از ترکیب این سه عامل رنگ را تعریف میکند و اگر این مدل را بلد نباشید در کار انتخاب رنگ توسط پنجره Color Picker (رنگگزین) اسب قرمز مایل به سیاهتان لنگ خواهد زد.
به همین ترتیب توصیف رنگ استاندارد به روشهای دیگری مانند RGB برای نور مستقیم مثل مانیتور و تلویزیون و CMYK برای چاپ هم در پی این عناوین که عبارتند از ایجاد رنگ از طریق ترکیب رنگها و رنگ برای چاپ را هم فراخواهید گرفت. وقتی این عناوین و تعریفها را هم به سلامتی یاد گرفتید، دیگه برای انتخاب رنگ در محیط فتوشاپ از طریق پنجره رنگ گزین کاملا توانا خواهید شد. سر کلاسهای من برای این قضیه وقت میگذارم به طوری که حوصله کارآموز را ممکن است سر هم ببرم، اما به محض این که وارد پنجره Color Picker میشویم و شرح آن را شروع میکنم همه نفسی به راحتی میکشند چون متوجه میشوند که دارند میفهمند قضیه این چیزهایی که توی این پنجره هست چیه! این فصل و تعریفها و مفاهیم و مثالهایش در ایلوستریتور هم عینا همین است. در کورل دراو و ایندیزاین هم همین مفاهیم کاملا کارتان را راه میاندازد و اگر عکاس باشید هم که دیگه کاملا به دردتان میخورد پس تا از درک این بخش مطمئن نشدهاید به صفحههای بعد نروید. وگرنه همان اسب قرمزتان که دمش هم سیاه است … بله….خودتون میدونید دیگه!
بعد از این مطلب در این فصل میرسیم به عنوان خطکشهای فتوشاپ که به شما مقیاسی میدهد تا توسط آن بدانید که در هر لحظه کجای تصویر را دارید میبینید و اندازهها از چه قرارند. وقتی خطکشها را با واحدهای قابل تعریفشان مدرج کردید وقت آن است که بیاموزید دقت تصویر را هم تحت عنوان تعیین دقت پیشفرض تنظیم کنید. عناوین دیگه پس از همین بخش یعنی پنهان و آشکار کردن خطکشها، یافتن اندازههای تصویر و دقت آن و اطلاع رسانی سریع درباره تصویر درکتان در این مورد را کامل خواهد کرد بنابراین تا از فهم آنها مطمئن نشدهاید به سراغ عناوین بعدی نیایید.
بخش بعدی که عنوانش پنجره Image Size (اندازه تصویر) و کارکردهایش است جایی است که از تمام این آموزههایتان نتیجههای حرفهایتر بگیرید. قضیه اینه که وقتی میخواهیم تصویری را برای کاری مهیا کنیم بسیار بسیار مهم است که اندازههایش را دقیق و درست از کار در بیاوریم. مثلا در کار چاپ عکسی را به شما میدهند و ازتان میخواهند و از شما تصویری با اندازه ۱۲ در ۱۷ میخواهند که رنگی و متناسب چاپ باشد و شما باید این عکس را متناسب با آن فضا کنید. این کار از طریق احضار پنجره Image Size ممکن است اما این پنجره حرفهای اجزا و تنظیمهایی دارد که در این بخش کاملا شرح دادهام و شما با مطالعه این عنوان تنظیمها را یاد میگیرید بعدش هم میآیید سراغ عنوان تغییر اندازه تصویر که دو جور تغییر اندازه را برایتان شرح میدهد.
در ویرایش اندازه بدون بازآفرینی که فقط آجرها یا پیکسلهای تصویر بزرگتر میشود مطلب زیر عنوان ویرایش اندازه بدون بازآفرینی به دردتان میخورد. ما اگر قرار باشد که برای ویرایش اندازه تصویر از تعداد پیکسلهای آن کم یا به آن اضافه کنید، مطلبی که تحت عنوان ویرایش اندازه از طریق بازآفرینی قرار گرفته کارتان را راه میاندازد. این مطلب بسیار فنی و اساسی است و در وحله اول که دور از ذهن است شاید سخت به نظر برسد اما به قدری دربارهاش نوشتهآم و مثال زدهام که اگر مطلب را با دقت بخوانید متوجه میشوید و دیگر اسب قرمز مایل به سیاهتان لنگ نمیزند! بخصوص درک الگوریتمهای بازآفرینی بسیار برای کار حرفهایتان مفید است
باقی فصل به این الگوریتمها و تنظیم خودکار دقت در چاپ میپردازد که با مطالعه آن فهمتان تا این مرحله تکمیل شده و حرفهایتر خواهید شد. بدانید و آگاه باشید که حرفهای فرقشان با غیرحرفهایها در دانستن همین نکات و نظریهها و تمرین آنها در کار روزمره است. بنابراین پس از درک مفاهیم این فصل شروع کنید با عکسها و تصاویر ور بروید و این فصل را روی آن(ها) تمرین کنید تا خیالتان راحت بشود که همه این مفاهیم در مغزتان کاملا جایگاه خود را یافته است. دور اولی که این فصل را میخوانید و کار میکنید شاید همه آن را متوجه نشوید اما به مرور پوزش را خواهید زد. کتاب را دم دستتان داشته باشید و در مرور مطالب به آن رجوع کنید.
در زیر عنوانها و صفحه آنها در فصل دوم کتاب را میبینید.